Search
Close this search box.
حق و حقوق زن قبل و بعد ازدواج

حق و حقوق زن قبل و بعد از ازدواج

مطمئنا در دنیای پرتلاطم امروزی، یکی از موضوعاتی که می‌تواند جوامع بشری را از اختلافات شخصی و جمعی در امان بدارد، «آشنایی با حقوق متقابل افراد با یکدیگر و قانون» است که مهمترین اثر این آشنایی و آگاهی را می‌توان در پیشگیری از وقوع بسیاری از مشکلات حقوقی دانست

امروزه با توجه به دشوار شدن شرایط زندگی و بالابودن انتظارات زن و شوهر از یکدیگر، مسئله طلاق به معضلی جدی بدل شده است. آگاهی از قوانین در این زمینه می‌تواند کمک شایانی به زوجین نماید. حق طلاق یکی از مواردی است که بسیاری از زنان خواهان آن هستند.

شروط ضمن عقد ازدواج تعهداتی است که در حین ازدواج با توافق زن و شوهر وارد مفاد قرارداد ازدواج آن‌ها می‌شود. این شروط را می‌توان در سند رسمی ازدواج ذکر کرده و با امضای دو طرف رسمیت داد.

البته این شروط در قانون ذکر نشده‌اند و به انتخاب طرفین چه در هنگام ازدواج و چه پس از آن انتخاب می‌شوند.

بعضی از سردفتر‌ها گاه شروط ضمن عقد را نمی‌پذیرند و از ثبت آن‌ها خودداری می‌کنند، اما این کار آن‌ها مطابق قانون نیست، طبق قانون هر نوع شرط مشروعی که مورد قبول متقاضی عقد باشد، ذکرش در عقدنامه ازدواج، بلامانع است.

ما در این مطلب به بررسی برخی مصادیق حق و حقوق زنان ضمن عقد نکاح می‌پردازیم. توصیه می‌شود قبل از عقد نکاح حتما مشاوره حقوقی با متخصصین امور خانواده دریافت نمایید و از صحت این روند اطلاعات کامل کسب نمایید.

انواع شروط ضمن عقد

حق طلاق

در ابتدا برای آن که درباره حق طلاق زن صحبت کنیم، بهتر است تفاوت میان حق طلاق و وکالت برای طلاق را شرح دهیم.

حق طلاق در حقیقت عنوان عامیانه ای است که در بین مردم رواج پیدا کرده، وگرنه از نظر قانونی حق طلاق برای زن وجود ندارد. در قانون حق طلاق مختص مرد بوده و زنان تنها در شرایطی خاص مانند: سختی عصر و حرج، عدم پرداخت نفقه، مفقود الاثر بودن شوهر و غیره می‌توانند تقاضای طلاق دهند.

مواردی مانند طلاق بدلیل عدم تهیه مسکن توسط زوج هم در این دسته قرار می‌گیرند. منظور از حق طلاق برای زنان همان وکالت برای طلاق است.

تفویض وکالت برای طلاق که مرد آن را به زن اعطا می‌کند، تحت عنوان حق طلاق در میان مردم شناخته می‌شود، اما اشاره به این نکته ضروری است که حق طلاق یا وکالت برای طلاق به دو طریق امکان پذیر است که در ادامه مطلب به آن خواهیم پرداخت.

بر طبق ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی و شرع، حق طلاق به دست مرد است. اما مرد می‌تواند اجرای حق خود در طلاق را به همسرش یا هر شخص دیگری وکالت دهد.

کالت حق طلاق یا همان گرفتن حق طلاق به دو صورت است:

  1. اول این که به صورت شرط ضمن عقد در سند ازدواج نوشته شود.
  2. دوم این که زوج (مرد) به یکی از دفاتر اسناد رسمی مراجعه می‌کند و وکالت در طلاق به همسرش یا دیگری بدهد.

اگر زوج خارج از کشور باشد می‌تواند به سفارت یا کنسولگری ایران مراجعه کند و حق طلاق را به هر کس که تمایل داشته باشد اعطا کند، اما مورد شایع این است که مرد به همسرش وکالت در طلاق می‌دهد، ولی همانطور که گفته شد زوج می‌تواند این وکالت طلاق را به هر کس که بخواهد فرضا پدرش، دوستش و یا همسرش واگذار کند.

وکالت طلاق بایستی حتما محضری می‌باشد یعنی در سند رسمی باشد. خواه ضمن سند ازدواج یا به صورت وکالتنامه طلاق محضری.

آنچه که در حق طلاق برای زن اهمیت دارد حدود اختیارات است؛ به عنوان مثال مرد می‌تواند از سردفتر بخواهد که در وکالت قید کند، طلاق در قبال بذل (بخشیدن) تمام مهریه باشد و یا نه می‌تواند وکالت در طلاق را با بذل هر مقدار از مهریه یا غیر آن قرار دهد؛ لذا در خصوص این پرسش که اگر حق طلاق با زن باشد مهریه تعلق می‌گیرد؟ باید گفت که بستگی به حدود اختیارات وکیل در وکالت زن در طلاق دارد.

وکالت برای طلاق اگر در سند ازدواج شرط شده باشد، غیر قابل عزل از جانب مرد می‌باشد و اگر اعطای وکالت در طلاق در دفترخانه داده شده باشد، می‌تواند بلا عزل و یا قابل عزل و یا مدت دار باشد که همه این موارد بستگی به مرد دارد که چه نوع وکالت در طلاقی بخواهد اعطا کند.

شرط اجازه خروج از کشور

چه قبول داشته باشید چه نداشته باشید، چه منصفانه باشد و چه نباشد، اجازه خروج از کشور زنان به دست شوهران است و اگر قصد جدی خروج از کشور دارید باید حق اجازه خروج از کشور را از شوهرتان بگیرید.

وضع شرط اجازه خروج از کشور از چند جهت مهم است:

با این شرط، زن مطمئن می‌شود که شوهرش این امتیاز را به عنوان برگ برنده و برای تحت فشار گذاشتن او نگه نداشته است.

چه شوهرانی که در بدترین و اضطراری‌ترین مواقع از همسرشان خواسته اند مهریه خود را ببخشد یا ملکی را به نام او کند تا به او اجازه خروج از کشور بدهد، یا در اختلافات زناشویی دیده ام که شوهر گذرنامه زن را پاره کرده تا زن امکان گرفتن گذرنامه جدید نداشته باشد یا مستقیما به اداره گذرنامه رفته و او را ممنوع الخروج کرده است.

این جور حقوق کلا محک خوبی برای سنجیدن درصد اعتماد آقایان به همسرشان است.

همچنین نشانه‌ای از سلامت رابطه، میان شما و همسرتان است به این گونه که مرد نشان می‌دهد تا حد امکان در جهت برابری حقوق شما با خودش می‌کوشد و برای شما ارزش و احترام قائل است.

خیلی وقت‌ها شوهر مهربانی که جانش برای شما در می‌رود وقتی پای اختلاف در میان باشد روی حرف خودش نمی‌ایستد و قول و قرار‌های شفاهی یادش می‌رود. پس با توجه به این که مطابق قانون گذرنامه، زنان متاهل فقط با اجازه کتبی همسر خود می‌توانند از کشور خارج شوند.

با توجه به این که این مسئله در عمل ممکن است مشکلات فراوانی را ایجاد کند، عبارت زیر به منزله شرط در هنگام عقد ازدواج می‌تواند مشکل گشا باشد:

زوج به زوجه، وکالت بلا عزل می‌دهد که با همه اختیارات قانونی بدون نیاز به اجازه شفاهی یا کتبی مجدد شوهر، از کشور خارج شود. تعیین مدت، مقصد و شرایط مربوط به مسافرت به خارج از کشور به صلاحدید خود زن است.

شرط حق ادامه تحصیل و اشتغال

خیلی از خانم‌های این دوره می‌خواهند درس بخوانند؛ برایشان مهم است که از پیشرفت‌های دنیای علم عقب نمانند.

دیگر آن زمان‌ها گذشت که فقط آقایان دکتر و مهندس بودند و در جامعه مراودات اجتماعی داشتند؛ حالا خانم‌ها هم سهمشان را از زندگی می‌خواهند.

یکی از ابتدایی‌ترین این حقوق حق ادامه تحصیل است. متاسفانه برخی از مردان گمان می‌کنند زمانی که زنی به همسری آن‌ها در می‌آید برای داشتن تمامی حقوق انسانی اش باید از او اجازه بگیرد، اما حقیقت چیز دیگری است.

خانم‌ها می‌توانند حق ادامه تحصیل تا هر مقطعی که بخواهند و اشتغال در هر رشته‌ای را در عقدنامه ثبت کنند.

شرط انتقال تا نصف دارایی

یکی از شروط ضمن عقد رایج که در سال‌های اخیر در قباله‌های رسمی ازدواج منتشر می‌شود شرطی است که بر اساس آن شوهر تعهد می‌کند در هنگام طلاق -اگر طلاق به درخواست زن نباشد و طلاق به تشخیص دادگاه ناشی از تخلف زن از وظایف همسری و سوء اخلاق و رفتار او نبوده باشد- تا نصف اموالی را که در زمان زناشویی به دست آورده بر اساس نظر دادگاه به زن واگذار کند.

با گرفتن این حق، خانم‌ها حتی اگر شاغل نباشند و هیچ درآمدی هم نداشته باشند، هنگام طلاق می‌توانند نصف اموال همسرشان را با خود ببرند.

حق انتخاب مسکن و تعیین شهر محل زندگی

برای خیلی از خانواده‌ها مهم است که دخترشان بعد از ازدواج در نزدیکی آن‌ها زندگی کند. طبق قانون زن باید در خانه‌ای که شوهر تعیین می‌کند سکونت کند، مگر آنکه اختیار تعیین منزل به زن داده شده باشد.

به عبارتی دیگر، زن می‌تواند در ضمن عقد نکاح، اختیار و حق انتخاب مسکن و حتی تعیین موقعیت و شهر محل زندگی مشترک را در صورت قبول شوهر برای خویش قرار دهد و در صورت خودداری شوهر از تهیه مسکن و یا مسکن موضوع شرط، زن می‌تواند علیه همسرش در دادگاه شکایت کند.

شرط خودداری از ازدواج مجدد شوهر

طبق قانون مرد نمی‌تواند با داشتن زن، همسر دوم اختیار کند، مگر با اجازه دادگاه. عواملی، چون عدم قدرت همسر اول به ایفای وظایف زناشویی، اعتیاد، ترک زندگی خانوادگی و غیره موجب می‌شوند تا دادگاه به مرد اجازه تجدید فراش و ازدواج مجدد دهد.

با امضا کردن شرط حق اجازه زن برای ازدواج مجدد شوهر، مرد حق ازدواج مجدد بدون اجازه همسرش را نخواهد داشت.

حق حضانت فرزند

حضانت یعنی نگهداری و مراقبت جسمی، روحی، مادی و معنوی اطفال و تعلیم و تربیت آن‌ها که به موجب ماده ۱۱۶۸ قانون مدنی ایران هم حق و هم تکلیف والدین است.

یعنی این که والدین حق دارند حضانت و سرپرستی کودک خود را به عهده گیرند و قانون جز در موارد استثنایی نمی‌تواند آن‌ها را از این حق محروم کند و از سوی دیگر آن‌ها مکلف هستند تا زمانی که زنده هستند و توانایی دارند، نگهداری و تربیت فرزند خویش را به عهده گیرند.

متخصصین در وکیل تلفنی و حضوری به شما می‌گویند در حضانت، آنچه از همه مهم‌تر است مصلحت کودک است و به این ترتیب قانون ابتدا مصالح او را در نظر می‌گیرد و سپس حق پدر و مادر برای نگهداری کودکشان را. در این صورت حتی اگر مصلحت طفل ایجاب کند که پیش هیچکدام از پدر و مادرش نباشد، دادگاه رای می‌دهد که کودک به شخص ثالثی سپرده شود.

قانون مدنی مصوب ۱۳۱۴ ماده ۱۱۶۹ بیان می‌کرد حضانت فرزند پسر تا ۲ سالگی و حضانت دختر تا ۷ سالگی به مادر سپرده شده و پس از انقضای این مدت حضانت با پدر است، اما با اصلاحیه مصوب سال ۸۲ که به تصویب مجمع تشخیص مصلحت رسید، برای حضانت و نگهداری طفل که پدر و مادر او از یکدیگر جدا شده‌اند، مادر تا ۷ سالگی (پسر یا دختر فرقی ندارد) اولویت دارد و پس از آن با پدر است.

البته این تبصره هم به اصلاحیه افزوده شده است که پس از ۷ سالگی هم در صورتی که میان پدر و مادر درباره حضانت اختلاف باشد، حضانت طفل با رعایت مصلحت کودک و به تشخیص دادگاه است.

زن و مرد می‌توانند توافق کنن که در صورت طلاق حضانت فرزندان پسر و دختر تا چه سنی و بر عهده چه کسی باشد و این توافق را در عقدنامه ثبت کنند.

شروط فوق از شرط‌هایی است که خانم‌ها می‌توانند به نفع خود در عقدنامه ثبت کنند. این شروط تاثیرات زیادی در زندگی زوجین دارد، پس حتما برای اینکه بعدا پشیمان نشوید از وکلای پایه یک دادگستری باتجربه کمک بگیرید.

نفقه چیست و چقدر است؟

نفقه یعنی تامین هزینه زندگی زن که شامل خانه، اثاثیه، منزل، غذا، لباس، دارو و درمان بوده که از زمان عقد دائم بر عهده شوهر است. محاسبه میزان نفقه بر مبنای شئونات خانوادگی زن، عرف و عادت ساکنان هر منطقه و وضع مالی مرد می‌باشد.

تعلق گرفتن نفقه به زن وابسته به تمکین کامل زن است که به دو صورت مطرح می‌شود:

  • تمکین خاص: داشتن روابط زناشویی زن و شوهر می‌باشد.
  • تمکین عام: فرمانبرداری در امور کلی زندگی می‌باشد؛ که یکی از مصادیق آن اقامت در اقامتگاه دائمی شوهر است؛ یعنی زن برای دریافت نفقه باید در خانه شوهر زندگی کند، مگر آن که حین وقوع عقد شرطی جز این شده باشد.

توصیه می‌کنیم خانم‌ها برای مطالبه نفقه حتما توسط یک وکیل پایه یک دادگستری با تجربه اقدام کنند، زیرا:

  1. مدت زمان مطالبه نفقه کمتر می‌شود.
  2. نیازی به حضور زن در دادگاه نخواهد بود.
  3. در صورت شناسایی اموال وکیل  دادگستری می‌تواند آن‌ها را توقیف کند.
  4. در صورتیکه مرد نفقه را پرداخت نکرد وکیل دادگستری می‌تواند حکم جلب او را بگیرد.
  5. برای جلب کردن مرد نیازی به حضور زن نخواهد بود.
  6. وکیل دادگستری می‌تواند بعد از اثبات اینکه نفقه پرداخت نشده است طلاق زن را از مرد بگیرد.
مطالب مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *