امروزه پرداخت مالیات از جمله وظایف هر شهروند تلقی می شود و با توجه به گستره ی شمول آن و انواع مختلف مالیات، لازم است ساز و کارهای تشخیص هر چه بیشتر معرفی و شفاف سازی گردد.
تا مودیان مالیاتی هرچه بیشتر از حقوق و تکالیف خود مطلع گردند. این اطلاعات که از طریق توضیح و تفسیر مقررات و بخش نامه ها و رویه های جاری میسر می گردد موجب می شود تا مودیان هرچه بیشتر اقناع وجدانی شده و به صورت داوطلبانه و بدون بکار بردن حربه های اجرایی مالیات خود را پرداخت نمایند و از سوی دیگر ، ماموران مالیاتی راحت تر مالیات را به حیطه ی وصول درآورند تا این که مالیات ماخوذه در راه پیشرفت و آبادانی کشور به کار رود.
تعریف مالیات
واژه ی مالیات که از مال گرفته شده است ، از نظر فرهنگ شناسان در معانی زیر به کار برده شده است(اجر و پاداش ) (زکات مال) ( سرپرستی و چراندن گله های گوسفند)(جریمه ای که حکومت به مناسبت ارتکاب جرایم ویژه از مرتکبین می گیرد)(باج)(خراج) و بالاخره (مالی که دولت ها به طور سالیانه از شهروندان خود می گیرند.)
اما در اصلاح اقتصاددانان جدید مالیات این گونه تعریف شده است؛ مالیات مقدار پول یا مالی است که شهروندان یک کشور طبق قانون به دولت خود می پردازند تا در جهت اداره امور کشور، تامین کالا و خدمات عمومی و ضروری، تضمین امنیت و دفاع همگانی و عمران و آبادانی توسط دولت مورد بهره برداری قراربگیرد.
قانون مالیات های مستقیم و سایر قوانین تعریفی از این اصطلاح نمی نماید.
و فقط اصل 51 ق.م به این موضوع می پردازد که وضع مالیات ، معافیت ، بخشودگی و تخفیف مالیاتی فقط به موجب قانون امکان پذیر می باشد. لذا وضع مالیات از جمله اختصاصات قوه ی مقننه است و قوه مجریه نمی تواند با تصویب آیین نامه ، دستور العمل ها، بخشنامه ها ، به طور یک جانبه ، مالیات وضع نماید. این اصل به طور مکرر با ابطال بخشنامه های سازمان مالیاتی به دلیل خروج از اختیارات قانونی سازمان امور مالیاتی کشور مورد تایید . ابرام هیات عمومی دیوان عدالت اداری قرار گرفته است.
تعریف مختصر و مفیدی که برای مالیات می توان ارائه داد این است که”
“مالیات عبارت است ار برداشت قسمتی از دارایی یا درآمد افراد برحسب توانایی پرداخت آنان برای تامین مخارج عمومی.”
تعریف حقوق مالیاتی
مجموعه قوانین و مقرراتی که حاکم بر نحوه تشخیص و وصول آن می پردازد، حقوق مالیاتی می گویند.
برخی حقوقدانان ، حقوق مالیاتی را حقوق مالیه پنداشته و آن را چنین تعریف می کنند؛” قواعد مربوط به وضع مالیات ها و عوارض که ماموران دولت می توانند از افراد مطالبه کنند و هم چنین مقررات ناظر به بودجه عمومی و وظایف دیوان محاسبات را حقوق مالیه می نامند.”بنابراین مالیات قسمتی ازدرآمدهای عمومی را تشکیل می دهد که مصروف هزینه های عمومی می گردد.بنابراین روند حاکم بر تشخیص و وصول قسمتی ازدرآمدهای عمومی را حقوق مالیاتی می گویند.
طبقه بندی مالیات
در یک طبقه بندی عمومی ، مالیات ها را به مالیات های مستقیم و غیر مستقیم تقسیم نموده اند. تعریف جامع و مانعی که بتواند این دو گونه را از یکدیگر منفک نموده و ملاک عمل قرارگیرد ، وجود ندارد.
الف- مالیات مستقیم: مالیاتی است که پرداخت کننده مالیات خود مستقیما و بدون واسطه اقدام به واریز میزان مالیات متعلقه به خزانه ی دولت می نماید.و در واقع حقوق ، مالیات برآمد مشاغل .
ب- مالیات غیر مستقیم: مالیاتی است که با واسطه پرداخت می شود و شخص مالیات دهنده احساس پرداخت ندارد.به طور مثال، در خصوص مالیات بر مصرف، اکثر دارندگان اتومبیل، بنزین مصرف می کنند که طبق قانون مالیات بر ارزش افزوده نرخ آن بیست درصد است ولی احساس این که مبلغی از آن به عنوان مالیات پرداخت شده است، نمی نماید.
وابستگی حقوق مالیاتی به سایر رشته های حقوقی
حقوق اساسی
حقوق اساسی به عنوان بنیادی ترین رشته حقوق به شکل حکومت می پردازد و سازمان قوای کشور ريا، وظایف و اختیارات هر یک از آن ها را و روابط این قوا را تعریف می کند.در زمینه حقوق مالیاتی، قوانین اساسی به منظور حفظ و حراست از حقوق مودیان و آحاد ملت و برقراری عدالت مالیاتی و جلوگیری از افزایش خودسرانه مالیات و جلوگیری از ظلم و تعدی دستگاه های اجرایی ، نقش اساسی ایفا می نمیاد که اصل 51 ق.ا در این راستا مهم و اساسی است. همچنین فصل سوم قانون اساسی که به حقوقو ملت می پردازد از این جمله قواعد می باشد.
حقوق اداری
در حقوق اداری فعالیت دستگاه های اداری مورد بررسی قرار می گیرد، مامورین دولت ، شهرداری ها، سازمان ها و نهادهای وابسته به دولت وظایفی دارند در صورت تجاوز از این وظایف مسوولیت بیشتری نسبت به افراد عادی دارند و در عین حال باید از اقدام و اطاعت بیشتری برخورد باشند تا در مقام اجرایی وظیفه دچار اشکال نگردند.
لذا حقوق مالیاتی نیاز دارد که دستگاه های دولتی ، وزارتخانه ، شهریداری ها و ارتباط حقوقو مالیاتی در دستگاه های دولتی مورد بررسی قرار گیرد. یکی از جنبه های بارز حقوقو مالیاتی در دستگاه های دولتی مالیات بر حقوق کارمنان دولت می باشد و از سوی دیگر قراردادهایی پیمان کاری و کسر درصد مالیات آن ها.
حقوق مدنی
حقوق مدنی به عناون مجموعه قواعدی که به امهات اصول و قواعد قراردادهای مدنی می پردازند لذا تعریف بیع، صلح، اجاره و تعیین وراث و سهم الارث آنان و تعیین طبقات ارث با مراجعه به قانون مدنی امکان پذیر است.و لذا حقوق مالیاتی ناچار از مراجعه به قانون مدنی است.
حقوق جزا
در قوانین و مقررات مالیاتی فعل ها و ترک فعل های متعددی وجود دارد که برای آن مجازات های مقرر شده است. لذا حقوق مالیاتی با شاخه حقوق جزا و جرم شناسی هم ارتباطات زیادی پیدا میکند. جرائم مالیاتی مودیان و همچنین تخلفات اداری کارکنان ادارات مالیات و جرائم مربوط به آن ها مسائلی هستند که در شاخه حقوق مالیاتی در ارتباط با حقوق جزا و جرم شناسی مطرح میشوند.
نهاد مجری قانون مالیات ها
نظر به این که از نظر حدود صلاحیت ها ، وصول مالیات بر عهده وزراتخانه امور اقتصادی و دارایی است؛ با تصویب برنامه پنجم توسعه ماده 50 آن قانون که چنین مقرر می دارد؛ به دولت اجاز داده می شود به منظور افزایش کارآیی نظام مالیاتی و رفع موانع سامانی موجود و هم چنین تمرکز کلیه امور مربوط به اخذ مالیات(سازمان امور مالیاتی کشور) را به صورت یک موسسه دولتی و زیر نظر و زیر امور اقتصادی و دارایی ایجاد کند با ایجاد این سازمان کلیه اختیارات، وظایف نیروی انسانی ، امکانات، تجهیزات موجود وزارت امور اقتصادی و دارایی که در معاونت امور مالیاتی و بخش ها و حوزه های مالیاتی به کار گرفته می شوند و به این سازمان منتقل می شود.
که بر اساس آن ماده 219 قانون مالیات های مستقیم با استناد به ماده 59 برنامه سوم توسعه اقتصادی ، شناسایی و تشخیص درآمد مشمول مالیات ، مطالبه و وصول مالیات موضوع این قانون به سامان امور مالیاتی محول گردیده است که در حال حاضر سازمان امور مالیاتی کل کشور، وظیفه اجرای این قانون را برعهده دارد که لازم است برخی اصطلاحات به کار رفته در قانون و عرف جاری امور مالیاتی مورد تعریف قرارگیرد.
ماموران مالیاتی
ماموران مالیاتی کلیه کارکنانی که عهده دار انجام وظایف موضوع ماده 219 ق.م.م مشتمل برشناسایی ، تشخیص، مطالبه و وصول مالیت های موضوعه قانون می باشند، ماموران مالیاتی نامیده می شوند که عناوین شغلی شامل کاردان مالیاتی ، کارشناس مالیاتی ، کارشناسی ارشد مالیاتی ، رئیس گروه مالیاتی و رئیس امور مالیاتی که در واحد های سازمان انجام وظیفه می نمایند.
کارشناس مالیاتی
از بین کارمندان سازمان با تحصیلات کارشناسی یا بالاتر با حداقل سه سال سابقه خدمت در رشته شغلی مربوط انتخاب می شود و وحداقل یکی از از وظایف اصلی سازمان را بر عهده دارد و تحت نظر کارشناس ارشد مالیاتی انجام وظیفه می نماید